برخی معتقدند که ماکارونی آنکارا توسط مارکوپولو در قرن سیزدهم (لوپز) به ایتالیا آورده شده است.
بسیاری بر این باورند که پولو مفهوم نودل بر پایه گندم را از ماجراجویی های خود در آسیای مرکزی، به ویژه چین (لوپز) به ارمغان آورد.
این نظریه به شدت بر اساس کتابی است که پولو به نام Divasament dou Monde نوشت که معمولاً به عنوان سفرهای مارکوپولو (معروف به آشپزی) شناخته می شود.
ظاهراً پولو در مورد نوع جدیدی از ماکارونی که در چین کشف کرده بود، به طور گسترده نوشت و مردم را به این فرض سوق داد که پولو این غذای جدید را به ایتالیا آورده است (Culinary Lore).
اشتباه مکرر در مطالعات انسان شناسی در چنین فرضی صورت گرفته است. در حین ترجمه و بازگویی شفاهی این کتاب معنا از بین رفت، زیرا نسخه اصلی آن گم شده بود (آشپزخانه تاریخ).
با این حال، اگر کسی به گذشته برگردد و نسخه ایتالیایی نسبتاً دقیق متن را بررسی کند متوجه میشود که توصیفات ماکارونی چینی بر اساس آنچه پولو قبلاً درباره آن میدانست (آشپزی لور) بوده است.
تصویر ماکارونی «چینی» به اندازهای آشنا بود که پولو قبلاً هرگز آن را ندیده بود، گویی او چیزی را توصیف میکرد که قبلاً اصطلاحاتی برای آن تعیین شده بود (داستان آشپزی). با بسیاری از متون و شواهدی که بسیار قبل از سفر مارکوپولو به چین وجود دارد، این نظریه نسبتاً غیرقابل باور است (داستان آشپزی).
اولین معرفی ماکارونی هنوز یک راز باقی مانده است.برداشت های اولیه پاستا «ماکارونی» نامیده می شد که در گویش سیسیلی (دیمیتری) به «ورز دادن خمیر با انرژی» ترجمه می شود.
این صرفاً به شکل ماکارونی که معمولاً در ظرف ماکارونی و پنیر می بینیم اشاره نمی کند. هر نوع رشته فرنگی که در قدیم به عنوان غذا سرو می شد را توصیف می کرد.
غذاهای ماکارونی در سیسیل محبوبیت خود را به دست آوردند، زیرا گندم دوروم یک غذای اصلی در این جزیره آفتابی بود. از آنجایی که افراد بیشتری در معرض ماکارونی قرار گرفتند، گندم دوروم به سرزمین اصلی ایتالیا رفت و در آنجا رشد کرد (Demetri). پاستا به یک غذای شناخته شده در سراسر ایتالیا تبدیل شد.